ارزیابی معرفتی باور دینی در اندیشه فضیلت محوران? زگزبسکی و بررسی آن بر اساس حکمت متعالیه

thesis
abstract

ارزش سنجی معرفتی باورهای دینی، دغدغه ای دینی و معرفتی است و برپایه رویکردهای رایج در معرفت شناسی می توان باورهای دینی را محک زد و در مقایسه با دیگر باورها، نقص و قوت آنها را بازتاب داد. نقض های مشهور گتیه در قرن بیستم درباره تعریف «باور صادق موجه» باعث شد تا تلاش معرفت شناسان بر این متمرکز گردد که تعریفی جامع و مانع از معرفت ارائه کنند. یکی از این رویکردها، معرفت شناسی مبتنی بر فضایل عقلانی (معرفتی) بود. نخستین بار ارنست سوسا با طرح چالش هایی فراروی وثاقت گرایی، مدعی شد باید به این نظریه، قیودی افزوده شود. پیشنهاد او بازتعریف قوا و استعدادهای معرفتی در چارچوب اصطلاح فضایل عقلانی بود. بر این اساس، قوای معرفتی در صورت داشتن شرایطی، فضیلت شمرده شده، در دستیابی به معرفت مورد وثوق خواهند بود. لیندا زگزبسکی، معرفت‎شناس و فیلسوف دین معاصر، با نقد رویکردهای رایج در معرفت شناسی معتقد است برای حل معضلات معرفتی باید به جای تأکید بر خود معرفت و عوامل توجیه گر باورها، به انگیزه ها و خصلت‎های فضیلت مندانه عامل معرفتی توجه کنیم. وی به موازات اخلاق فضیلت محور و رویکرد ارسطویی به فضایل، رهیافتی فضیلت محورانه به معرفت شناسی پیش می نهد و مدعی است توانایی های عقلانیِ اکتسابی و خصائص معرفتی که انسان در فرآیند باورگزینی به کار می گیرد، فضایلی عقلانی و مشابه فضایل اخلاقی ارسطویی و دارای دو جزء درونی (انگیزش) و بیرونی (رسیدن به غایت موردنظر از آن فضیلت) هستند. وی سپس با نقد ادله ارسطو بر تفکیک این دو دسته از فضایل، آنها را از یک سنخ برمی شمارد و به عبارت بهتر، فضایل عقلانی را گونه ای از فضایل اخلاقی می پندارد که تمام احکام و خواص آنها را در خود دارند و تنها در هدف با دیگر فضایل متمایزند. براساس نظریه زگزبسکی، معرفت محصول فعالیت فضایل عقلانیِ عامل معرفتی در فرآیند باور است و یک فعالیت هنگامی برآمده از فضایل عقلانی شمرده می شود که: (1) عامل دارای انگیزش برآمده از آن ویژگی منِشی (فضایل) باشد، (2) آنچه را فرد فضیلت مند در موقعیت های مشابه از خود بروز می دهد، انجام دهد، (3) درنتیجه به سبب این دو به شیوه قابل اعتمادی به صدق (غایت فضایل عقلانی) نائل گردد. درنتیجه بین فرآیند معرفتی و صدق تلازم وجود دارد و معضلی که گتیه برای تعریف معرفت برشمرده بود، مرتفع می گردد. این رویکرد دارای نقاط قوت و ضعف است و ازآنجاکه رویکردی مسئولیت گرا است، نقش عامل معرفتی و مسئولیت او را بازنمون می کند. ابتنای بیش از حد نظریه به قوه حکمت عملی برای سنجش کارکرد درست فضایل و نیز بروز نتایج نادرست (کاذب) و گاه متعارض در اثر فعالیت فضایل عقلانی و یکسان انگاری افراطی ارزش ها و بایسته های معرفتی و اخلاقی از ضعف-های این نظریه است. این پژوهش با بررسی این رویکرد نوین و تبیین مقدمات و فرآیند استدلال آن، باور دینی را به محک آزمون آن می سپارد و سپس اصل نظریه را براساس سنت فلسفی حکمت متعالیه تحلیل می کند تا هم تشابه ها و تفاوت ها عیان گردد و هم نقاط ضعف آن از این منظر تبیین شود. در حکمت متعالیه نیز شاهد نوعی فضیلت-گرایی معرفتی هستیم؛ اما اولاً اطلاق فضیلت بر بایسته هایی معرفتی چندان برجسته نمی شود و ثانیاً این عوامل، علت انحصاری و تامه کسب معرفت تلقی نمی شوند.

similar resources

سازوکار اثبات عقلانیت باور دینی در اندیشه لیندا زگزبسکی

باورها همواره معجونی از پندارها و خرافات با حقایق و راستی­ها بوده­اند و بشر همواره این دغدغه را داشته تا اعتقادات خود را با در دست داشتن معیارهایی بپیراید. معرفت­شناسان با ارائۀ ملاک­هایی درصدد راستی­آزمایی باورها برآمده و سازوکاری برای این امر ترسیم کرده­اند. باورهای دینی به دلیل گستره و اهمیت زیاد آنها و نیز ماورایی بودن شان محور اختلاف فراوانی شده­اند؛ نظام­های معرفتی ای مانند قرینه­گرایی و ...

full text

باور دینی و فضیلت عقلانی گشودگی ذهنی

گشودگی ذهنی غالباً در صدر فهرست فضایل عقلانی جای دارد که معرفت‌شناسان فضیلت‌گرا عرضه می‌کنند. این فضیلت دست‌کم در سه سطح ارزش اخلاقی- عقلانی خود را آشکار می‌کند؛ در سطح نخست، می‌تواند برای رفع تعارض‌ها و اختلاف‌های عقلانی مؤثر باشد. در سطح دوم، ارزیابی و سنجش دعاوی عقلانی را صورتی بهتر می‌بخشد و در سطح سوم، برای فهم دعاوی عقلانی ضروری است. باورنده‌ای که به این فضیلت عقلانی آراسته باشد، می‌تواند ...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023